به گزارش لایو ساینس این پژوهشگران نشان دادند که منطقهای از مغز که به حافظه مربوط است در کودکانی که تحت استرس مزمن قرار داشتهاند در مقایسه با کودکان مشابه که تحت چنین استرسی قرار نداشتهاند، کوچکتر است.
تفاوتهای مغز این دو گروه کودکان به توانایی شناختی هم کشیده میشود، و کودکانی که زندگیهای به شدت پراسترس داشتهاند، نسبت به سایر کودکان در آزمونهای حافظه فضایی کارکرد ضعیفتری دارند. این پژوهشگران میگویند کودکان به شدت تحت استرس قرار گرفتهاند همچنین در آزمونهای مربوط به حافظه کوتاهمدت شامل کارهایی مانند یافتن ژتونی در میان رشتهای از جعبهها مشکلات بیشتری داشتند.
جمی هانسون، یکی از این پژوهشگران از داانشگاه ویسکانسین- مدیسن در این باره گفت: "همه خانوادهها مقداری استرس را تجربه میکنند، بنابراین باید تاکید کرد این اثرات فقط در میزانهای بالای استرس ایجاد میشود." و به نمونههایی مانند قرار گرفتن یکی از اعضای خانواده در معرض جرایم خشن یا بیماری مزمن کودک یا اعضای خانواده.
این پژوهش که یافتههای در شماره 6 ژوئن جورنال نوروساینس منتشر شده است، تایید کننده سایر شواهد مربوط به اثر استرس بر کودکان است، از جمله یک بررسی اخیر که نشان میدهد کودکانی که در معرض موارد متعدد خشونت قرار گرفتهاند در سطح سلولی سریعتر پیرتر میشوند. یک بررسی قبلی دیگر هم نشان داده بود وارد آمدن استرس به کودکان میتواند در واقع سالها عمر او را در آینده کاهش دهد.
بررسی استرس
این پژوهشگران از بررسی الهام گرفته بود که نشان داده بود رابطهای میان استرس و تغییرات مغزی به خصوص در قشر مخ در منطقه پیشپیشانی که در حافظه کاری - بخشی از حافظه شما که برای یادآوری سریع در دسترس است- دخیل است، وجود دارد.
این پژوهشگران مصاحبههایی را با 61 کودک در سنین 9 تا 14 انجام دادند و از آنان خواستند رویدادهای استرسزای در طول زندگیهایشان را بیان کنند.
این پژوهشگران با استفاده از تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) مغز هر یک از این کودکان را هم اسکن کردند و دریافتند که بخش سینگولیت جلویی که در قشر پیشپیشانی مخ قرار دارد، در کودکانی که تحت استرس شدید قرار گرفتهاند، فضای کمتری را اشغال میکند.
تصور بر این است که قشر سینگولیت جلویی در طیفی از وظایف شناختی و عاطفی از جمله، حافظه فضایی کاری نقش داشته باشد که در آن اطلاعات فضایی پردازش میشوند و به سرعت در دسترس قرار میگیرند.
هانسون میگوید: " میزان این تفاوتها میان دو گروه کودکان جزئی بود، اما با تواناییهای شناختی مهمی ارتباط دارند."
این پژوهشگران همچنین تفاوتها در میزان ماده خاکستری و ماده سفید در مغز این کودکان را بررسی کردند، و نشان دادند که هر دوی این بافتهای مغز در کودکان به شدت تحت استرس قرار گرفته حجم کمتری نسبت به کودکان بدون استرس دارد.
(ماده سفید متشکل از زائدههای دراز و دوکمانند سلولهای عصبی (نورونها) است که پیامهای الکتریکی میان سلولهای مغزی را منتقل میکنند. ماده خاکستری از تنه سلولهای عصبی تشکیل شده است که با اطلاعات منتقل شده بوسیله ماده سفید را پردازش میکنند).
اثر پایدار؟
هانسون و همکارانش دقیقا سازوکار این رابطه میان استرس و تغییرات مغزی را نمیدانند، گرچه نظراتی در این باره دارند.
هانسون میگوید: "قرار گرفتن در معرض میزانهای بالای استرس ممکن است باعث تغییر مواد شمیایی مهمی در مغز و بدن شود." و به طور خاص به دو ماده شیمیایی اشاره میکند، کورتیزول و دوپامین. به گفته هانسون هورمون کورتیزول با استرس افزایش پیدا میکند و بر سلولهای مغز اثر میگذارد.
همچنین این امکان وجود دارد که این کاهش رشد مغزی مشاهده شده یک پدیده صرفا گذرا باشد.
هانسون میگوید: "نتیجهگیری ما این نیست که استرس به طور دائم به مغز آسیب میزند. ما نمیدانیم آیا استرس بر مغز اثر میگذارد یا نه و چگونه این اثر را ایجاد میکند. ما تنها یک تصویر مقطعی داریم، یک اسکن MRI از هر فرد مورد آزمایش، و در این نقطه معلوم نیست که آیا صرفا با یک تاخیر در رشد مغز مواجه هستیم یا تفاوتی که تاثیر آن ادامه دارد. این احتمال وجود دارد که با توجه انعطافپذیری و توانایی زیاد مغز برای تغییر کردن، کودکانی که استرس زیادی را تجربه کردهاند، در نهایت کمبود رشد در این مناطق را جبران کنند."